ادامه
ادامه
ادامه
ازت متشکرم دیوونهی من
از اینکه چشم به این دنیا گشودی
از اینکه پا تو زندگیم گذاشتی
از اینکه پا به پام همیشه بودی
ازت ممنونم ای تنهای عاشق
که یادم دادی دستاتو بگیرم
اجازه دادی با تو همنشین شم
تو جون دادی به این احساس پیرم
ازت متشکرم دیوونهی من
ازت متشکرم دیوونهی من
کسی جز تو، تو قلبم جا نمیشه
تو پای عشقو به قلبم کشیدی
تونستی با بد و خوبم بسازی
تو طعم سختیو با من چشیدی
تو یادم دادی با چشمام بخندم
به اون روزای تلخم برنگردم
از این ناراحتم کم با تو بودم
باید زودتر تو رو پیدا میکردم
از این ناراحتم کم با تو بودم
شبای بیتو من بیخواب میشم
کسی هماسم تو، هرجا که باشه
مث پروانهها بیتاب میشم
ازت متشکرم دیوونهی من
ازت متشکرم دیوونهی من
ادامه
هر لحظه باتو بودن، یک شعر ناتمامه
خاموشی تو دریا، دریایی از کلامه
دیدار تو غزلساز، دست تو زخمهی ساز
چشم تو شهر آواز، دریچهای به پرواز
راز و نیاز عاشق، محتاج گفتگو نیست
وقت نماز عاشق، قبله که روبرو نیست
وقتی که پاسخ عشق، درگیر پیچ و تابه
بیآنکه من بپرسم دیدار تو جوابه
با دست هر نوازش صد حرف تازه داری
تصویر روشن عشق در قاب روزگاری
با تو بهانهای هست، آبی و دانهای هست
از هر کجای بنبست راهی به خانهای هست
راز و نیاز عاشق، محتاج گفتگو نیست
وقت نماز عاشق، قبله که روبرو نیست
ما بینیاز گفتن، بیگفتن و شنیدن
در حال گفت و گوییم در لحظههای دیدن
تو با دل صبورت در ماندن و عبورت
با من به گفت و گویی در غیبت حضورت
اردلان سرفراز
ادامه
ویراش دوم
عقل بیهوده سر طرح معما دارد
بازی عشق مگر شاید و اما دارد...
تلخی عمر به شیرینی عشق آکنده است
چه سر انجام خوشی گردش دنیا دارد...
عشق رازیست که تنها به خدا باید گفت
چه سخن ها که خدا با من تنها دارد
شاعر: فاضل نظری
ادامه
زندگی من زیباست و این فقط به خاطر وجود توست.
عشق زیبای من
تو برای زندگی من مثل نوری در تاریکی هستی.
تو معنای عشق را به من نشان دادی؛ اما نه با کلمات، بلکه با رفتارت.
چشمان تو عشقی را که به من داری به من نشان می دهد.
دوستت دارم
عزیزم برات یه داستان عشق که خوندم رو داخل ادامه مطلب گذاشتم برو بخون
ادامه
کاش اینجا بودی!
همین کنار خودم..
و من یادم میرفت
که خستهام، خرابم، ویرانم..
ادامه
ادامه نوشته ششم
ادامه
عشق با روح شقایق زیباست
عشق باحسرت عاشق زیباست
عشق با نبض دقایق زیباست
عشق با زهر حقایق زیباست
عشق با در حسرت دیدار تو بودن زیباست
ادامه
داستاننی نا تمام
ادامه
ادامه مطلب
ادامه
برو ادامه مطلب
ادامه
عاشق که میشوی
مواظب خودت باش...
شبهای باقیمانده عمرت
به این سادگیها
صبح نخواهند شد.
صبحی دیگر رسید و من در انتظار تو چشم میگشایم
و دلم لبریز است از دیدن خورشید جانم
تا جان ببخشد و ذوب کند یخهای کسالت و اندوه را تو با چشمانت زندگی
و شادی را برایم به ارمغان می اوری ساده می ایی
و پر شکوه و چه میدانی از غوغا و بلوایی که بپا میکنی دردرونم .
چشانم سخت تورا میجویند ای جاری زلال . ای تابیده بر دلت مهر.
و من باز هم از دستانت شکوفه مهربانی میچینم امروز .
صبح بخیر عزیزم
ادامه
ادامه
ادامه
دِلتنگــے یَعنـــے:
هَـرچے پُستــ✍
تَنهـایےو غَمگین
و سَنگین بِزارے
تو مُحیطـ مَجازے
دِلِتــ وا نَشہ
چون این دِل واموندَتــ
اَز دنیاے واقعے گِرفتہ
ادامه